سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کمترین حقى که از خداى سبحان بر گردن شماست این که از نعمتهاى او در راه نافرمانى‏اش یارى نباید خواست . [نهج البلاغه]
شنبه 103 آذر 10: امروز
بارالها!
در لحظه های شفاف دعا، با تسبیح و ثنای فرشتگانت همراه می شوم و با آهنگ نیایش هایم، در خلوت سرای اهل نیاز جاری می گردم و با خیل نمازگزارانت در آسمان نگاه تو پرواز می کنم و با مرواریدهای اشک، گونه هایم را برای تو می آرایم تا با شمیم حضورت پنجره های امید و شفاعت را به رویم بگشایی.
-----------------------------------

زندگی خالی نیست :
مهربانی هست , سیب هست , ایمان هست .
آری
تا شقایق هست , زندگی باید کرد.
در دل من چیزی است , مثل یک بیشه نور, مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم , که دلم می خواهد
بدوم تا ته دشت , بروم تا سر کوه .
دورها آوایی است , که مرا می خواند.
 


 
دوستم داشته باش
که تو را می خوانم، که تو را می خواهم.
دوستم داشته باش
که تویی در نگهم، تو نوایم هستی
دوستم داشته باش.
چون تو را می یابم، آســــــــمان فرش من است
رود ســـــــرمست من است.
من تو را می جویم، با سرانگشت دلم روح پر نقش تو را می پویم
شــــادم از این پویش، مستم از این خواهش.
آه اگر پلک زنم
نکند محو شوی!
آه اگر گریه کنم
نکند پردهء اشک، نقش زیبایت را اندکی تیره کند!
از رهی می ترسم، که تو همراه نباشی با من
از شبی در خوفم، که صدایت برود، دور شود از گوشم.
آه، آن شب نرسد
یا اگر خواست رسید، من به آن شب نرسم
 

 نویسنده ابوذر نعمت الهی در شنبه 85/3/27 و ساعت 6:0 صبح | گفتنیهای دوستان()
ملکوت خداوند...
مـوج  
  مردی تصمیم گرفت به دیدار زاهدی برود که می گفتند نه چندان دور از صومعه اسکتا میزید.پس از مدتی سرگردانی بی هدف در صحرا، سر انجام راهب را یافت و گفت: می خواهم نخستین گامم را در طریق روح بدانمزاهد مرد را به کنار چاه کوچکی برد و از او خواست بازتاب چهره خودش را در آب بنگرد. مرد کوشید چنین کند، اما در همان هنگام ، زاهد ریگهایی به درون آب پرتاب میکرد و به آب موج می انداخت.  
   مرد گفت: اگر شما همین طور ریگ در آب بیندازید که نمیتوانم چهره ام را در آب ببینم.  
     زاهد گفت: درست همان طور که آدم نمیتواند جهره خودش را در آب های مواج ببیند ، جست و جوی خداوند با ذهنی نگران هم ناممکن است.
این نخستین گام است !
پائلو کوئلیو
-----------------------------------
ملکوت خداوند
شنیده ام که روزی عیسی مسیح می گذشت.تازه صبح دمیده بود وخورشید داشت طلوع می کرد.عیسی دید ماهیگیری  تورش را به دریاچه می اندازد.نزدیک ماهیگیر آمد و به او گفت:"چرا زندگیت را با ماهی گیری هدر می دهی؟ دنبال من بیا و من به تو یاد خواهم داد که چگونه ملکوت خدا را در تورت صید کنی."
ماهیگیر برگشت و به عیسی نگاه کرد و نور غیر متعارفی در چشمهای او دید.مرد هوش از سرش پرید.تورش را به زمین انداخت و دنبال عیسی رفت. پیش از اینکه از آبادی بیرون بروند مردی دوان دوان سر رسید و به ماهیگیر گفت:"کجا می روی ؟ پدرت مرده."
پدرش مریض بود و بسیار هم پیر. هر لحظه احتمال مردنش می رفت.ماهیگیر به عیسی گفت:"چند روزی به من وقت بده تا برای مرد پیر احترامات لازمه را بجا بیاورم."
عیسی گفت:"لازم نیست.بگذار مردگان مردگان را به خاک بسپارند."برای عیسی کل آبادی مرده محسوب می شد. پس  به او گفت:"مردم آبادی او را دفن می کنند –نگرانش نباش."
چرا عیسی گفت که  مردگان مردگان را به خاک می سپارند؟زیرا همهء کسانی که در گذشته زندگی می کنند مرده محسوب می شوند.فقط کسانی که در حال زندگی می کنند زنده به حساب می آیند.زندگی یعنی حال-اینجا و اکنون- لحظهء فراری است.در صورتی به چنگش خواهی آورد که به طور کامل سبکبار باشی و گرنه دستت تهی خواهد ماند.اگر ذهن شما به سمت گذشته گرایش داشته باشد- لحظهء فرار زندگی را از دست خواهید داد.
حتی وقتی که به گذشته فکر نمی کنید بلکه به گذشته ای که در آینده انعکاس یافته فکر می کنید-این اتفاق باز هم می افتد.اما هرگز در حال بسر نمی برید..یا در گذشته اید که دیگر موجود نیست یا در آینده اید که هنوز نیامده.هیچ کدام نیستند.هردو فاقد موجودیتند.بنابر این شما مثل یک آونگ بین گذشته و آینده در رفت و آمدید. و در این آمد و شد آن لحظهء فرار که همانا زندگی است از دست می رود. و تنها از طریق زندگی است که می توان به خدا پیوست.

 نویسنده ابوذر نعمت الهی در جمعه 85/3/26 و ساعت 6:0 صبح | گفتنیهای دوستان()

غزل هجرت

آید آن روز که من هجرت از این خانه کنم از جهان پرزده در شاخ عدم لانه کنم

رسد آن حال که در شمع وجود دلدار بال و پرسوخته کار شب پروانه کنم

روى از خانقه و صومعه برگردانم سجده بر خاک در ساقى میخانه کنم

حالى حاصل نشد از موعظه صوفى و شیخ رو به کوى صنعى واله و دیوانه کنم

گیسوى و خال لبت دانه و دامند چسان مرغ دل فارغ از این دام و از این دانه کنم

شود آیا که از این بتکده بربندم رخت پرزنان پشت‏بر این خانه بیگانه کنم

رباعى منتشر نشده حضرت امام خمینى (س)

رباعى

اى دوست‏بروى دوست‏بگشاى درى صاحب نظرا به مستمندان نظرى

ما بى‏خبرانیم زمنزلگه عشق اى با خبر از بى‏خبر آور خبرى


 نویسنده ابوذر نعمت الهی در دوشنبه 85/3/15 و ساعت 6:0 صبح | گفتنیهای دوستان()

انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

تسلیت با این روز بر تمام ملت بزرگوار ایران 

آگاهی از  اعترافات تحلیل گران و شخصیت های سیاسی و فرهنگی غرب در زمینه جامعیت و توان مندی اسلام, می توان به بخشی از علل رویکرد گسترده جوامع غربی به اسلام دست یافت و آن را مورد تحلیل دقیق تری قرار داد.

1) کلاوس کینکل وزیر اسبق امور خارجه آلمان اخیراً طی مقاله ای که در مطبوعات این کشور به چاپ رسیده است با تصریح به این واقعیت که:

 موضوعاتی از قبیل جدایی دولت از جامعه و جدایی دین از سیاست که در عنصر روشنگری قرن 18 در اروپا مطرح شد در مورد اسلام صدق نمی کند   می نویسد:

 اسلام پاسخ های روشنی به مسائل مختلف داده و این دین از یک سیستم فکری عملی منسجمی برخوردار است, اسلام نه تنها دینی است که مداوم قلمرو و دامنه خود را توسعه می دهد بلکه توانایی حضور اجتماعی این دین در جوامع بشری روبه افزایش است. 

2) پرفسور برنارد لوئیس از دانشگاه برینستون آمریکا نیز طی سخنرانی در همایش  اسلام در اروپای غربی اظهار داشت: آن گونه که امروز در غرب فهمیده می شود اسلام تنها یک رشته اعتقادات فردی نیست بلکه یک نظام قوانین متنوع است. 

3) پرفسور خوزه مارتینز رئیس دانشکده تاریخ باستان دانشگاه کمبلوتنسه و عضو هیئت علمی آکادمی تاریخ رئال مادرید با تذکر این مطلب که گرچه من اروپایی هستم اما بی طرف صحبت می کنم اظهار داشت:

 اسلام دینی کامل است و جامع با تمام قوانین صحیح زندگانی, من شخصاً قرآن را پنج بار مطالعه کرده ام در سطر سطر آن قانون و ثبات دیده می شود و از آن گذشته به نظر من اسلام دینی بسیار آسان و فهمیدنی است و... ولی شما می بینید در مسیحیت به اندازه ای روایات گیج کننده است که گاهی یک کشیش هم سرنخ تثلیث را از دست می دهد. 

وی افزود:  در نهایت در مسیحیت به یک مذهب می رسید ولی در اسلام مجموعه قوانین خواهی رسید. 

4) تحلیلگر روزنامه اسپانیایی ا.ب.ت در این زمینه می نویسد:

اسلام دینی اجتماعی است که حتی می تواند مانند ایران تبدیل به حکومت شود مفاهیم اسلام واضح و روان است. 

5)  هربرت هیل رینگ هاوس   نویسنده غربی هم در مقاله ای تحت عنوان  شکوفایی اسلام   با بیان اینکه:  قرآن کتاب دستورالعمل های فردی و فقط برای آخرت نیست   می نویسد:  قرآن زندگی جمعی انسان ها را در این جهان نیز براساس دستورالعمل های خدایی سروسامان می دهد. 

6) هری سیناین (Harryscnein): سیاست مدار سرشناس سوئد, طی مقاله ای در روزنامه dn با عنوان  مذهب و سیاست   ضمن طرح این واقعیت که:  اسلام که در قرون اخیر برای غربی ها ناآشنا شده بود با درگیری اسرائیل با مسلمانان و انقلاب اسلامی ایران سرزبان ها افتاده است   می نویسد:

 اسلام تنها یک مذهب نیست بلکه یک جنبش سیاسی است و حضرت محمد(ص) تنها یک پیامبر نبود یک سیاست مدار و یک سردار نظامی نیز بود. 

7)پرفسور  دانل هول سینگر   سخنران کنفرانس بررسی تاثیرات اسلام در شمال آفریقا, نتیجه تحقیقات خود را پیرامون اسلام این گونه ابراز می دارد:

 اسلام تنها یک مذهب نمی باشد بلکه یک اسلوب زندگانی است, دین اسلام و حکومت با هم توام و مخلوط هستند. 

8) مورهود کندی, متخصص با سابقه مرکز مطالعات عربی و خارجی ایالات متحده آمریکا (که مدیران و تجار را در رابطه با فرهنگ های سایر ملل تعلیم می دهد) و رئیس  بنیاد کندی   در نیویورک, با پیش بینی این امر که  اسلام به زودی به عنوان مهم ترین گروه مذهبی در آمریکا بعد از مسیحیت ظهور خواهد کرد  , در تشریح علل و عوامل رویکرد گسترده بین المللی به اسلام و جذابیت های این دین جهانی گفت:

 ما باید بپذیریم که اسلام مانند مسیحیت تنها یک دین و اعتقاد نیست بلکه علاوه بر آن یک سیستم سیاسی نیز بوده و حقوق خاص خود را دارد, ضمناً دین اسلام طریقه ای است برای زندگی کردن. 

وی اضافه نمود:  من به عنوان یک دانشجوی دانشگاه هاروارد قوانین وراثت در اسلام را با قوانین ایالت خود مقایسه نمودم و از اینکه قوانین اسلام بسیار انسانی تر بوده و روابط خانوادگی را در نظر گرفته است در شگفت ماندم! 

9) تحلیلگر و نویسنده روزنامه کریستین مانیتور با بیان تلقی غالبی که از اسلام در دهه های اخیر خصوصاً پس از قیام امام خمینی در اذهان عمومی پدید آمده می نویسد:  اسلام به عنوان دارویی برای دردهای روحی و کیمیایی   برای رفع مشکلات سیاسی و اقتصادی است, اسلام از آغاز ظهور برخوردی جامع و کامل با همه وجوه ابعاد زندگی در پیش گرفت و با زندگی شخصی افراد به همان اندازه سروکار دارد که با حیات اجتماعی آنان دارد. 

10)در عصر با برکت امام خمینی(ص) به نحو روزافزونی این باور در میان اندیشمندان و صاحب نظران بین المللی- و به ویژه غربی- رسوخ می نماید که:

 جوهره اسلام با شرایط و احوال (مختلف) انسانی قابل انطباق است و ایمان و اطمینان خلل ناپذیری که به آدمیان می دهد آنان را از سرگشتگی و پوچی تمدن امروز مصون می دارد 


 نویسنده ابوذر نعمت الهی در جمعه 85/3/12 و ساعت 6:0 صبح | گفتنیهای دوستان()

سلام دوستای خوبم. حتما" پیش اومده که با خودتون فکر کنین پس چرا خدا دعای منو نمیشنوه؟؟ چرا هرچی دعا میکنم، مستجاب نمیشه؟؟

من می خوام  به یه راه برای جذب موهبت های الهی و اجابت دعا که برای خودم جالب بود به صورت خلاصه اشاره کنم:

 

*** خالی شدن (خلاء:(
این قانون میگوید :
**
همیشه خلاء باعث جذب میشود **
چیزی که باعث جذب میشود فقط خلاء است، هر چه خلاء بیشتر باشد جذب بیشتر است. اجازه بدید بیشتر توضیح بدم :
تصور کنید الان اتاق بسیار بسیار شلوغی ، پر از وسائل داریم و داخل آن جای سوزن انداختن نیست! ما سفارش دو دست مبلمان را برای این اتاق داده ایم .
 ما به کارگرها مدام فشار می آوریم که مبلمان را بیاورید تو.. .
کارگرها هم واقعا می خواهند مبلها را بیاورند اما جائی وجود ندارد .
فضای خالی نیست که بتوانند مبلها را در آن جای دهند
حالا هر چقدر ما فشار بیاوریم و داد بزنیم ،امکان پذیر نیست
Roman"; mso-hansi-font-family: "Times New
Roman"">اما اگر بیائیم اتاق را خلوت کنیم و بعضی وسائل را خارج کنیم ، میتوانیم مبلمان را جای دهیم

**
زندگی هم همین طور است **
اگر بخواهیم موهبت های الهی را جذب کنیم و برنامه ریزی ها و  تلاشهاو... نتیجه دهد ، اگر می خواهیم نیایشها و دعا هایمان اجابت شود
Roman"; mso-hansi-font-family: "Times New
Roman"">اول باید جای خالی باز کنیم و درون را خالی کنیم

ابتدا باید ذهن و دلتان را  از هر چه بیهوده در آن جای دارد ، خالی کنید
از کینه ها ، نفرتها ، انتقام ، حسادت ، حسرت ، نا امیدی ، سوء ظن ، بد خواهی و .....
اما چگونه می توان این خالی را ایجاد کرد ؟؟؟؟؟

 

 

 1/بخشیدن :
گاهی اوقات ما فکر میکنیم با بخشیدن دیگران به کسی لطف کرده ایم ،  اما اصلا اینطور نیست
اول از همه لطفی است که ما در حق خود میکنیم تا میدان ذهنی بخشیدنمان خالی شود
اما لزوما بخشیدن به معنای برقراری ارتباط دوباره نیست
مثلا اگر کسی به شما لطمه زده ، این بدان معنا نیست که او را ببخشید و دوباره با او ارتباط برقرار کنید تا دوباره به شما لطمه وارد کند
**
بخشیدن ،بیش از هر چیز یک فرآیند ذهنی و درونی است **

2/خالی تر:
گاهی اوقات نه تنها باید ذهنمان را از کینه و نفرت و ... خالی کنیم ، بلکه باید از چیزهای مثبت هم خالی کنیم
فرض کنید شما دانش ، اطلاعات و تجربیات مفیدی دارید
انتقال این اطلاعات به دیگران نیز به نوبه خود ایجاد خلاء میکند

3/خالی از گناه :
یکی از مهمترین کارها برای ایجاد خلا ، خالی شدن از گناه است
اگر میخواهید دعاهایتان مستجاب شود ،ابتدا باید نزد خدا اعتراف به گناه کرده و تصمیم   قطعی برای ترک آن بگیرید.
**
اگر از خدا چیزی می خواهید و مستجاب نمی شود ،یکی از علت هایش نداشتن همین خلا است**
از خودتان بپرسید، چه نیت یا عمل ناپاکی در درون و بیرون من است که باید از آن پاک شوم؟
چه عمل ناشایستی از من سر زده که نباید آن را انجام دهم؟
چه سرمایه و پول حرامی در زندگی من است که باید آن را از زندگیم خارج کنم ؟
مطمئن باشید به میزان خلائی که ایجاد میکنید ، انرژی درونی تان را برای جذب موهبت های الهی افزون می کنید.

4/رهائی :
یکی از قوانین خلاء ، قانون رهائی است ، گاهی اوقات به یک هدف وابسته می شوید و وابستگی به یک هدف هم موجب امتلاء و پری است و این مانع خلا است
اگر شما بیش از حد به یک هدف فکر میکنید ، این ناشی از ترس و نگرانی شما برای برآورده نشدن آن هدف است.
کسی به لطف الهی ایمان داشته باشد و مطمئن باشد دعایش اجابت میشود ،
وقتی دعایش را کرد باید در مسیر تلاش آن را به خدا بسپارد.
این رها کردن به نوبه Roman"; mso-hansi-font-family: "Times New
Roman"">خود بخشی از ایجاد خلاء است.

 

 امیدوارم هممون بتونیم این قانون ها رو تو زندگی اجرا کنیم .

 
 نویسنده ابوذر نعمت الهی در جمعه 85/3/5 و ساعت 6:0 صبح | گفتنیهای دوستان()

سالروز مقاومت . ایثار و پیروزی بر ملت شهید پرور ایران اسلامی مبارک باد

فتح خرمشهر فتح خاک نیست ، فتح ارزشهای اسلامی است . خرمشهر شهر لاله های خونین است. خرمشهر را خدا آزاد کرد.         امام خمینی (ره)

 

مسجد جامع خرمشهر، قلب شهر بود که می‌تپید و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود. آن زمانی که  خرمشهر به اشغال متجاوزان در‌آمد و مردم مجبور شدند  به سوی شط خرمشهر کوچ کنند باز هم مسجد جامع، مظهر همه آن آرزوهایی بود که جز در پازپس‌گیری شهر برآورده نمی‌شد. مسجد جامع، همه خرمشهر بود. رزمندگانمان  در غربت جنگیدند و با مظلومیت به شهادت رسیدند و پیکرهاشان زیر تانکهای شیطان تکه تکه شد .

با آغاز عملیات بیت‌المقدس، رادیوی رژیم بعثی، می‌کوشید با تبلیغات کاذب خود، حضور نیروهای عراق را در خرمشهر کسترده اعلام کند تا با این ترفند باعث تضعیف روحیه رزمندگان اسلام شود،  ولی از آنجا که "فتح و پیروزی جز در سایه اتکا به خداوند متعال و طلب یاری او میسر نمی‌شود با همت و رشادت رزمندگان اسلام و امدادهای غیبی، خرمشهر آزاد شد و نیروهای دلاور ایران توانستند پس از 48 ساعت از شروع محاصره تا فتح کامل شهر، اذان ظهر سوم خرداد 61 را در مسجد جامع خرمشهر سر دهند و اینگونه بود که با به شهادت رسیدن پاکترین انسانها شهر خرمشهر (خونین شهر) آزاد شدویاد وخاطره آن شهیدان ودلاوریهای آنها تا ابد جاودانه ماند.

رمز عملیات : یا علی بن ابیطالب (ع)

هدف عملیات : آزاد سازی خرمشهر ، پادگان حمید ، هویزه، جفیر وحسینیه

منطقه عملیاتی : غرب کارون ، جنوب غربی اهواز وشمال خرمشهر

تاریخ شروع : ساعت 30 دقیقه بامداد 10/2/61

مدت عملیات : 25 روز طی 3 مرحله

وسعت منطقه عملیاتی : 6000 کیلومتر مربع

 


 نویسنده ابوذر نعمت الهی در چهارشنبه 85/3/3 و ساعت 5:0 صبح | گفتنیهای دوستان()
سخن ماه:
دروغ مانند برف است که هر چه آن را بغلطانند بزرگتر   
می شود

بیت ماه:

عمریست تا من در طلب هر روزگار می میزنم              دست شفاعت هر زمان در نیک نام می زنم 

بی ماه مهر افروز خود تا بگذرانم روز خود            دامی به راهی می نهم مرغی به دامی می زنم 
 
حدیث ماه: 
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام:

گواراترین زندگی را کسی دارد که به آنچه خداوند نصیب او کرده خرسند باشد

 نویسنده ابوذر نعمت الهی در دوشنبه 85/3/1 و ساعت 6:0 صبح | گفتنیهای دوستان()
<      1   2   3   4      >
:جستجو

بالا

بالا