امام رضا (ع)
این منم یه بنده ام ، باز اومدم زیارتت
این منم یه مخلصم ، باز اومدم به دیدنت
واسه خاطـر دلـم ، یه نگاهی به من بکن
قربــون غــریــبـی و ، فــدای اسـتقامتت
باز می خوام واسطه شی برای این همه گناه
کـــو چــیــکه وجودتو، شرمنده صداقـــتــت
دلم از غــصه پر ، چــشــمـام از شرم و حیا
چطوری نـگات کــنم ، قربون اون شرافتت
دســتمـو بـگـیر که من گدای درگاهـت شـدم
محـتاج بـزرگـیـت و دلـبـستـــه ســخــاوتـت
زبـونـم بـند اومده،خودت بخون از تو چشام
کـــه گــنـاهم چـی بـوده، فدای اون کرامتت
آهوی دشــتم و از حــادثــــه گــرگ ، زخمی
امیــدم تــو هـسـتی و آرزوی ضــمــانــتت
منو از پــیـش خودت بــا دست خالی رد نکن
آخـه تو رضــایی و، ممـنون اون رضایتـت
نویسنده ابوذر نعمت الهی در سه شنبه 85/4/27 و ساعت 11:36 صبح |
گفتنیهای دوستان()